سطوح یادگیری در مقاطع دانش  ، فهمیدن ، به کار بستن  ، تحلیل ،ترکیب و ارزشيابي مورد ارزیابی قرار گرفت . رسیدن به خلاقیت منوط به گذراندن سطوح بالا می باشد . در مرحله ارزشیابی که آخرین حد سطح یادگیری است بعد شناختی و ذهنی هدفهای آموزشی مورد سنجش قرار می گیرد . یک معلم وظیفه تکمیل فرآیند ذهنی را به عهده دارد .

حوزه عاطفی : چگونه نگرش، باورها و احساسات را رشد دهیم ؟

1- اولین پله در نگرش عاطفی توجه کردن است یعنی به محرک های محیطی پاسخ دهیم .

2- دومین پله پاسخ دادن است. پاسخ دادن : دانش آموز غیر از گوش دادن شروع به فعالیت می کند و باز خورد دارد .

3- سومین پله ارزشگذاری است . در حقیقت فرد می تواند یک درجه از اطلاعات بالاتر برود و برای دروس دیگر ارزشگذاری کند .

4- چهارمین پله سازمان دادن ارزشها  می باشد .

5-پنجمین پله درونی کردن ارزشها است که به حیطه پرورشی برمی گردد .

شور و شوق معلم یکی از عوامل سطح اثر بخشی میان دانش آموزان می باشد. پویایی جسمانی یکی دیگراز عناصر اثرگذارمی باشد.گرمی و شوخ طبعی معلم

می تواند ارتباط خوبی ایجاد کند و علاقه وی را بیشتر نمايد . اینها وسیله اي است برای رسیدن به هدف(از چپ به راست)

                       5 کاهش عملکرد           4دست کشیدن از تلاش         3 احساس عدم شایستگی            2 فقدان توانایی               1 شکست

                       5 بالا رفتن عملکرد           4تلاش بیشتر                3احساس گناه وشرمساری                     2 فقدان تلاش              1 شکست

                                                                                                     

( پذیرش مسئولیت )

رابطه بین انگیزه و پیشرفت تحصیلی بسیار بالا است . چگونه انگیزه را در دانش آموزان بالا ببریم ؟

1-    هدف های آموزشی را عنوان کنیم ................... به دانش آموزان هم بگوئیم هدف را برای خود معلوم کنید چون هر کسی که هدف داشته باشد انگیزه پیدا

 می کند بعد راههای رسیدن به هدف را از او بخواهیم و او را وادار به فکر کردن کنیم و حق انتخاب به آنها بدهيم گرچه نادرست باشد .

2- هر دانش آموز با توجه به سرعتی که پیش می رود تشویقش  کنیم . گرچه در حد یک خط نوشتن باشد .

3- نمره را وسیله سنجش قرار ندهیم از تنبیه و ارعاب در آموزش استفاده نكنيم.

رقابت = سنجش از خود و تلاش برای رسیدن به مراحل بالاتر

4 - معلمین از عوامل برانگیزنده استفاده نمایند ( با توجه به هنر معلمی ) .

5- ازپیامد های آزاردهنده جلوگیری کنیم مثل خواندن نمره های پایین درکلاس،تحقیر، بی اعتنایی،تمسخرو ...

6-  مطالب آموختنی را به گونه ای بازندگی روزمره ملموس کنیم تا بیشتر قابل فهم باشد .

7- انگیزه خود مختاری را به دانش آموز آموزش دهیم .

8- به یادگیری جنبه شخصی دهیم یعنی به او بفهمانیم که آموزش دادن این مطلب به درد زندگی او می خورد .

9-استرس و اضطراب = عدم خود باوری می باشد و سبب ترشح هورمونی در مغز می شود که مْخل آسایش یادگیری می شود . تا جایی که می توانیم آزمون بگیریم و اشکالات را برطرف کنیم تا طریقه درس خواندن را بیاموزیم. استرس تا سطح برانگیختگی مطلوب است .

Selfconcept ( خود پنداره ) چگونه حاصل می شود ؟

 باید دیگران ما را بپذیرند تا خود پنداره مان قوی گردد . خود پنداره باید پرورانده شود .

خودکارآمدی ، قضاوت در مورد توانائیهایمان است .ابتدا شناسایی توانمندی ها سپس قضاوت کنیم . چه قدر توانایی های خود را باور داریم . خود کار آمدی برانگیختگی هیجانات است. انسان ممکن است در چند حوزه خود کار آمدی داشته باشد آنچه که می تواند خود کار آمدی را تقویت کند تجربه گذشته  است . تجارب نا موفق روی خود کار آمدی اثر می گذارد و تجارب موفق اثر خود کار آمدی را بیشتر می کند .

افرادی که دارای خود کار آمدی بالایی هستند رفتارهاي چالش برانگیز را انتخاب می کنند و در حقیقت دارای کنترل درونی هستند و انگیزه های بالایی دارند و در مقابل تنش ها مقاوم هستند وکمتر دچار بیماری می شوند .

زندگی را تهدید زا نکنیم الگوی فکری مناسب داشته باشیم و به تنش ها کمتر فکر کنیم .

باورهای خود کار آمدی کمک می کند خود پنداره بالایی داشته باشیم . اگر افراد شکست خودرا باور کنند شکست ادامه پیدا می کند ، خود کار آمدی با منبع بیرونی ارتباط دارد . هر چه خود کار آمدی بالا رود انگیزه درونی هم بالا می رود . احساسات مثبت است که رگهای بدن را باز می کند .

·        چه کنیم خود کار آمدی دانش آموزان را بالا ببریم ؟ باید از ابتدا او را برای انتخاب هدفش آزاد بگذاریم سپس معلم هدفها را تکه تکه کند بطوریکه آن را بتواند بدست بیاورد و به او امکان تجربه مستقیم را بدهیم . دادن پیامد مثبت به دانش آموز و سپس او را تشویق کنیم .

·        استفاده از الگوهای جانشینی درون جامعه را برای دانش آموزان باز کنیم اگر نتوانیم تجربه مستقیم را یاد بدهیم . مثل الگوهای همانند سازی ( الگو گرفتن از بازیگر فوتبالیست ) که در نوجوانی شکل می گیرد كه اگر این الگوها مثبت باشد در خود کار آمدی فرد اثر می گذارد . ترغیب اجتماعی و سلامت جسمانی دانش آموزان می تواند خود کار آمدی را بالا ببرد.

                                                 منبع: وبلاگ اسوه هاي بسيج (دفاعي سازمان) 

+ نوشته شده در  چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 10:2  توسط گروه آمادگي دفاعي منطقه 15  |